فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 104
جمالت آفتاب هر نظر باد ، ز خوبي روي خوبت خوبتر باد هماي زلف شاهين شهپرت را ، دل شاهان عالم زير پر باد کسي کو بسته زلفت نباشد ، چو زلفت درهم و زير و زبر باد دلي کو عاشق رويت نباشد ، هميشه غرقه در خون جگر باد بتا چون غمزه ات ناوک فشاند ، دل مجروح من پيشش سپر باد چو لعل شکرينت بوسه بخشد ، مذاق جان من ز او پرشکر باد مرا از توست هر دم تازه عشقي ، تو را هر ساعتي حسني دگر باد
به جان مشتاق روي توست حافظ
،
تو را در حال مشتاقان نظر باد
تعبیر:
پیشرفت و سعادت در طالع تو است. هر کار و هر نیتی که داری فرجامی خوش و خوب دارد. ازدواج موفقیت آمیزی در پیش داری.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 340
من که از آتش دل چون خم مي در جوشم ، مهر بر لب زده خون مي خورم و خاموشم قصد جان است طمع در لب جانان کردن ، تو مرا بين که در اين کار به جان مي کوشم من کي آزاد شوم از غم دل چون هر دم ، هندوي زلف بتي حلقه کند در گوشم حاش لله که نيم معتقد طاعت خويش ، اين قدر هست که گه گه قدحي مي نوشم هست اميدم که عليرغم عدو روز جزا ، فيض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت ، من چرا ملک جهان را به جوي نفروشم خرقه پوشي من از غايت دين داري نيست ، پرده اي بر سر صد عيب نهان مي پوشم من که خواهم که ننوشم بجز از راوق خم ، چه کنم گر سخن پير مغان ننيوشم
گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق
،
شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم
تعبیر:
در برابر سختی ها و مشکلات با ثبات و مقاوم هستی و این بسیار خوب است. اما دقت کن که به نا امیدی و یأس دچار نشوی. با دوستان مشورت کن و از آنها کمک بطلب و لجبازی نکن. در کارها به خدا توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 417
عيشم مدام است از لعل دلخواه ، کارم به کام است الحمدلله اي بخت سرکش تنگش به بر کش ، گه جام زر کش گه لعل دلخواه ما را به رندي افسانه کردند ، پيران جاهل شيخان گمراه از دست زاهد کرديم توبه ، و از فعل عابد استغفرالله جانا چه گويم شرح فراقت ، چشمي و صد نم جاني و صد آه کافر مبيناد اين غم که ديده ست ، از قامتت سرو از عارضت ماه
شوق لبت برد از ياد حافظ
،
درس شبانه ورد سحرگاه
تعبیر:
زندگی بر وفق مراد تو می چرخد و به آرزوهای خود می رسی. در امر زندگی کاملاً موفق خواهی بود. از حسودان و ریاکاران دوری کن. نسبت به دیگران مغرور نباش تا نعمت و سعادت تو پایدار و مداوم باشد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 250
روي بنماي و وجود خودم از ياد ببر ، خرمن سوختگان را همه گو باد ببر ما چو داديم دل و ديده به طوفان بلا ، گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر زلف چون عنبر خامش که ببويد هيهات ، اي دل خام طمع اين سخن از ياد ببر سينه گو شعله آتشکده فارس بکش ، ديده گو آب رخ دجله بغداد ببر دولت پير مغان باد که باقي سهل است ، ديگري گو برو و نام من از ياد ببر سعي نابرده در اين راه به جايي نرسي ، مزد اگر مي طلبي طاعت استاد ببر روز مرگم نفسي وعده ديدار بده ، وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر دوش مي گفت به مژگان درازت بکشم ، يا رب از خاطرش انديشه بيداد ببر
حافظ انديشه کن از نازکي خاطر يار
،
برو از درگهش اين ناله و فرياد ببر
تعبیر:
بدون سعی و کوشش به جایی نخواهی رسید. هیچ کاری با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن به نتیجه نمی رسد. با دوستان با تجربه مشورت کن. خودخواهی را از وجود خود بیرون کن. غم و غصه ی بیهوده حاصلی جز ناامیدی ندارد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 67
يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست ، جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست حاليا خانه برانداز دل و دين من است ، تا در آغوش که مي خسبد و همخانه کيست باده لعل لبش کز لب من دور مباد ، راح روح که و پيمان ده پيمانه کيست دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو ، بازپرسيد خدا را که به پروانه کيست مي دهد هر کسش افسوني و معلوم نشد ، که دل نازک او مايل افسانه کيست يا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبين ، در يکتاي که و گوهر يک دانه کيست
گفتم آه از دل ديوانه حافظ بي تو
،
زير لب خنده زنان گفت که ديوانه کيست
تعبیر:
آرزوی رسیدن به مقصود را داری و رسیدن به آن را سخت و دشوار می دانی. نا امید نباش. با کمی صبر و تحمل به مقصود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 455
عمر بگذشت به بي حاصلي و بوالهوسي ، اي پسر جام مي ام ده که به پيري برسي چه شکرهاست در اين شهر که قانع شده اند ، شاهبازان طريقت به مقام مگسي دوش در خيل غلامان درش مي رفتم ، گفت اي عاشق بيچاره تو باري چه کسي با دل خون شده چون نافه خوشش بايد بود ، هر که مشهور جهان گشت به مشکين نفسي لمع البرق من الطور و آنست به ، فلعلي لک آت بشهاب قبس کاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش ، وه که بس بي خبر از غلغل چندين جرسي بال بگشا و صفير از شجر طوبي زن ، حيف باشد چو تو مرغي که اسير قفسي تا چو مجمر نفسي دامن جانان گيرم ، جان نهاديم بر آتش ز پي خوش نفسي
چند پويد به هواي تو ز هر سو حافظ
،
يسر الله طريقا بک يا ملتمسي
تعبیر:
در گذر عمر غافل مانده اید اگر می خواهید به قله های موفقیت صعود کنید از تجربه ی پیران استفاده کنید تا خودتان نیز مانند عمری طولانی و با عزت داشته باشید. خیلی زود گول ظاهر مردم را می خورید و خودتان را کوچک می شمارید. مقامتان بالا می رود و زبانزد خاص و عام می شوید. | آنچه که سد راه تو شده است، بی فکری و سهل انگاری است. پی به ارزش و توانایی های خود نبرده ای. اکنون غم و حسرت فایده ای ندارد. آینده را دریاب و با تعمق و تعقل، دوباره سعی و تلاش کن. از پیله ی غم و اندوه بیرون بیا و کمی به خود و خانواده ات بیندیش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 213
گوهر مخزن اسرار همان است که بود ، حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند ، لاجرم چشم گهربار همان است که بود از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح ، بوي زلف تو همان مونس جان است که بود طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد ، همچنان در عمل معدن و کان است که بود کشته غمزه خود را به زيارت درياب ، زان که بيچاره همان دل نگران است که بود رنگ خون دل ما را که نهان مي داري ، همچنان در لب لعل تو عيان است که بود زلف هندوي تو گفتم که دگر ره نزند ، سال ها رفت و بدان سيرت و سان است که بود
حافظا بازنما قصه خونابه چشم
،
که بر اين چشمه همان آب روان است که بود
تعبیر:
اگر بدون فکر و اندیشه به کاری که داری ادامه بدهی، نتیجه ای جز شکست نخواهی برد. گمان نکن که راه رسیدن به مقصود دشوار است. هیچ مشکلی وجود ندارد که آسان نشود. عقل و اندیشه را راهنمای خود قرار ده.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 179
رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند ، چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند من ار چه در نظر يار خاکسار شدم ، رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند چو پرده دار به شمشير مي زند همه را ، کسي مقيم حريم حرم نخواهد ماند چه جاي شکر و شکايت ز نقش نيک و بد است ، چو بر صحيفه هستي رقم نخواهد ماند سرود مجلس جمشيد گفته اند اين بود ، که جام باده بياور که جم نخواهد ماند غنيمتي شمر اي شمع وصل پروانه ، که اين معامله تا صبحدم نخواهد ماند توانگرا دل درويش خود به دست آور ، که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند بدين رواق زبرجد نوشته اند به زر ، که جز نکويي اهل کرم نخواهد ماند
ز مهرباني جانان طمع مبر حافظ
،
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
تعبیر:
دوران اندوه تو به پایان و زمان شادکامی فرا می رسد. آن را غنیمت بدان و خدا را شکر کن و فریفته ی لحظات خوش زندگی نباش.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 489
اي در رخ تو پيدا انوار پادشاهي ، در فکرت تو پنهان صد حکمت الهي کلک تو بارک الله بر ملک و دين گشاده ، صد چشمه آب حيوان از قطره سياهي بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم ، ملک آن توست و خاتم فرماي هر چه خواهي در حکمت سليمان هر کس که شک نمايد ، بر عقل و دانش او خندند مرغ و ماهي باز ار چه گاه گاهي بر سر نهد کلاهي ، مرغان قاف دانند آيين پادشاهي تيغي که آسمانش از فيض خود دهد آب ، تنها جهان بگيرد بي منت سپاهي کلک تو خوش نويسد در شان يار و اغيار ، تعويذ جان فزايي افسون عمر کاهي اي عنصر تو مخلوق از کيمياي عزت ، و اي دولت تو ايمن از وصمت تباهي ساقي بيار آبي از چشمه خرابات ، تا خرقه ها بشوييم از عجب خانقاهي عمريست پادشاها کز مي تهيست جامم ، اينک ز بنده دعوي و از محتسب گواهي گر پرتوي ز تيغت بر کان و معدن افتد ، ياقوت سرخ رو را بخشند رنگ کاهي دانم دلت ببخشد بر عجز شب نشينان ، گر حال بنده پرسي از باد صبحگاهي جايي که برق عصيان بر آدم صفي زد ، ما را چگونه زيبد دعوي بي گناهي
حافظ چو پادشاهت گه گاه مي برد نام
،
رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهي
تعبیر:
بخت و اقبال و سعادت همراه تو است. به زودی به کام و آرزوی خود می رسی. در هنگام توانایی و سعادت به نیازمندان خدمت کن تا به این وسیله از نعمت های خداوند سپاسگزار باشی. غرور و خودپسندی را از خود دور کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 460
سليمي منذ حلت بالعراق ، الاقـــي من نـواها مـا الــــاقي الا اي ساروان منزل دوست ، الي رکبانکم طال اشتياقي خرد در زنده رود انداز و مي نوش ، به گلبانگ جوانان عــــراقي ربيع العمر في مرعي حماکم ، حماک الله يا عهد التلاقي بيــــا ســــاقي بده رطل گرانم ، سقــاک الله من کاس دهاق جواني باز مي آرد به يادم ، سماع چنگ و دست افشان ساقي مي باقي بده تا مست و خوشدل ، به يـاران برفشـانم عمــر بـــاقي درونم خون شد از ناديدن دوست ، الا تعسا لايــــــام الفراق دمـــوعي بعدکــــم لا تحـــقروها ، فکم بحر عميـــــق من سـواقي دمــي با نيـکخواهان متفق باش ، غنـيــــمت دان امـــور اتفاقي بساز اي مطرب خوشخوان خوشگو ، به شعر فارسي صوت عراقي عروسي بس خوشي اي دختر رز ، ولي گه گه سزاوار طلاقي مسيـــحاي مجــرد را برازد ، که با خورشيد سازد هم وثاقي
وصال دوستان روزي ما نيست
،
بخوان حافظ غزل هاي فراقي
تعبیر:
به آنچه در گذشته خداوند بر تو عطا نموده خشنود و شکرگزار باش و بر آنچه فکر میکنی به آن نرسیده ای غمگین مباش که خداوند حکیم گاه خیری بر آنچه به ظاهر مطلوب ما نیست قرار داده است قدر لحضات زندگی خود را بدان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 475
گفتند خلايق که تويي يوسف ثاني ، چون نيک بديدم به حقيقت به از آني شيرينتر از آني به شکرخنده که گويم ، اي خسرو خوبان که تو شيرين زماني تشبيه دهانت نتوان کرد به غنچه ، هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني صد بار بگفتي که دهم زان دهنت کام ، چون سوسن آزاده چرا جمله زباني گويي بدهم کامت و جانت بستانم ، ترسم ندهي کامم و جانم بستاني چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند ، بيمار که ديده ست بدين سخت کماني
چون اشک بيندازيش از ديده مردم
،
آن را که دمي از نظر خويش براني
تعبیر:
بخت و اقبال مساعد همراه تو است. به زودی به کام و آرزوی خود می رسی. با کمی تلاش می توانی آرزوهای خود را تحقق بخشی. در روزگار خوشی و سرور، خودبین و خودپسند نباش و به دیگران نیز بیندیش. خداوند را شاکر و سپاسگزار باش و قدر نعمت های او را بدان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 20 آذر 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 73
روشن از پرتو رويت نظري نيست که نيست ، منت خاک درت بر بصري نيست که نيست ناظر روي تو صاحب نظرانند آري ، سر گيسوي تو در هيچ سري نيست که نيست اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب ، خجل از کرده خود پرده دري نيست که نيست تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردي ، سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند ، با صبا گفت و شنيدم سحري نيست که نيست من از اين طالع شوريده برنجم ور ني ، بهره مند از سر کويت دگري نيست که نيست از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش ، غرق آب و عرق اکنون شکري نيست که نيست مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز ، ور نه در مجلس رندان خبري نيست که نيست شير در باديه عشق تو روباه شود ، آه از اين راه که در وي خطري نيست که نيست آب چشمم که بر او منت خاک در توست ، زير صد منت او خاک دري نيست که نيست از وجودم قدري نام و نشان هست که هست ، ور نه از ضعف در آن جا اثري نيست که نيست
غير از اين نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
،
در سراپاي وجودت هنري نيست که نيست
تعبیر:
رنج و مصیبتی که گرفتار آنی، نتیجه ی اعمال خودت است و پشیمانی سودی ندارد. با امید به آینده کارها برای تو آسان خواهد شد. به تجربه ها و عقل خود اتکا داشته باش و به تواناییهای خود اعتماد کن.